ورودی را عبارتِ زیر فرض کنید:
هزینه های شرکت در سالِ گذشته افزایش یافته است.
پردازشِ پیش-فرض:
شرکت در سالِ گذشته وضعیتِ بدتری داشته است.
پردازشِ طرفدارِ ذینفعانی که این هزینه ها به آن ها پرداخت شده است:
شرکت در سالِ گذشته، منفعتِ بیشتری به ذینفعان (به طورِ مثال، کارکنان یا پیمانکاران یا شخصِ من) رسانده است.
پردازشِ اقتصادِ کلان:
تورم/افزایشِ تقاضا/کاهشِ عرضه/ افزایشِ اندازه
توجه داشته باشید که فرض های بالا و هزاران فرضِ دیگر همه ممکن است به طورِ همزمان هم درست باشند. در سطحِ خرد (اقتصادِ شرکتی/شخصی) سودِ یک نفر، هزینه ی دیگری تلقی می شود. در سطحِ کلان (اقتصادِ ملی/جهانی) علت های متناقض ممکن است به طورِ توأم وجود داشته باشند (تورم +/- رکود).
هر خواننده ای پیرامونِ حیثِ التفاتِ خود و بر حسبِ اشرافِ بینامتنی، این جمله را می خواند. درستیِ کنش در برابرِ عبارت وابسته است به جامعیتِ آگاهی. وگرنه - کاری که اغلب می کنیم - زیر ابرویش را بر می داریم و چشمش را کور می کنیم.
#Complexophia
اندیشه ی انتقادی در حسابداری...
ما را در سایت اندیشه ی انتقادی در حسابداری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : ccriticalaccounting2 بازدید : 169 تاريخ : يکشنبه 7 ارديبهشت 1399 ساعت: 12:58